سال 1350

1577 – نوروز باستانی 1350

این محصول در فروشگاه موجود است

سال انتشار 1350
تاریخ توزیع 1350/12/15
تعداد قطعه در سری 3
تیراژ 2/000/000
قیمت اسمی 4 ریال
طراح
دندانه 13*13.5
فیلیگران 5
تعداد قطعات در ورق 50
چاپخانه

نوروز

نوروز نخستین روز سال خورشیدی ایرانی برابر با یکم فروردین ماه، جشن آغاز سال نوی ایرانی و یکی از کهن‌ترین جشن‌های به جا مانده از دوران ایران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان است و مردم مناطق گوناگون فلات ایران، نوروز را جشن می گیرنددر بعضی مناطق ایران، پیوسته و بدون انقطاع در دوران مختلف قبل و بعد از اسلام زمان این جشن کم و بیش برگزار شده‌است. نوروز، در آغاز فصل بهار است که امروزه به آن برابری بهاری می‌گویند.

نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب می‌شود و در برخی دیگر از کشورها یعنی تاجیکستان، روسیه، قرقیزستان، قزاقستان، سوریه، عراق، گرجستان، جمهوری آذربایجان، آلبانی، چین، ترکیه، ترکمنستان، هند، پاکستان و ازبکستان تعطیل رسمی است و مردمان آن جشن را برپا می‌کنند.[۱۶]

نوروز به عنوان یک جشن قدیمی و کهن از اقوام متعددی در منطقه به ارث رسیده‌است و با رنگ و انگ ویژه، شناسنامه ایرانی به خود گرفته و از آن به عنوان نماد پیوند دهنده افراد و اقوام ایرانی و ملت ایران یاد می‌شود. نوروز، با عنوان رسمی «روز بین‌المللی نوروز»، توسط یونسکو به عنوان میراث فرهنگی و معنوی بشر به ثبت جهانی رسیده‌است.[۱۷] این روز همچنین یکی از روزهای مقدس و اعیاد مذهبی زرتشتیان و بهاییان نیز به‌شمار می‌رود.

جشن نوروز
لوگوی یونسکو میراث فرهنگی و معنوی بشر
Haft Seen 1392.jpg

هفت سین یا سفره نوروزی
جزئیات
بخش آسیا و اقیانوسیه
اطلاعات یونسکو
کد ۰۰۲۸۲
تاریخ ثبت ۲۰۰۹
معیار R.1 ,R.2 ,R.3 ,R.4 ,R.5
وضعیت پابرجا
پانویس
مرسوم در  ایران
 افغانستان
 آلبانی[۱][۲]
 جمهوری آذربایجان
 چین[۳] (تنها تاجیک‌ها، اویغورها، قزاق‌ها، قرقیزها و ازبک‌ها)
 گرجستان[۴]
کردستان اقلیم کردستان[۵]
 سوریه[۶][۷][۸]
 قزاقستان[۹]
 قرقیزستان[۹]
 روسیه[۱۰]
 تاجیکستان[۱۱]
 ترکیه[۱۲]
 ترکمنستان[۱۳]
 هند[۱۴] (تنها پارسیان و شیعیان)
 ازبکستان
 پاکستان[۱۵]
نوروز، همچنین توسط مهاجرینِ از کشورهای بالا در کشورهای زیر پاس داشته می‌شود: کانادا
 ایالات متحده آمریکا
 استرالیا
 آلمان
 بریتانیا

جشن نوروز با تحویل سال یا لحظهٔ برابری اعتدال بهاری آغاز می‌شود؛ لحظه‌ای که خورشید در سیر ظاهری خود در ابتدای برج حمل، از استوای زمین گذشته و برابری روز و شب رخ می‌دهد.[۱۸] در گاه‌شماری هجری خورشیدی، لحظهٔ تحویل سال، تعیین‌کنندهٔ نخستین روز (هرمز روز یا اورمزد روز) از ماه فروردین است. چنانچه آغاز سال، قبل از ظهر و در نیمهٔ اول شبانه‌روز تحویل شود، همان‌روز نوروز است و اگر تحویل سال بعد از ظهر باشد، فردای آن روز، نوروز است. نوروز در تقویم میلادی در بیشتر سال‌ها با ۲۱ و گاه ۲۰ و به‌ندرت ۲۲ مارس مطابقت دارد.[۱۹]

در کشورهایی مانند ایران و افغانستان که گاه‌شماری هجری خورشیدی به کار برده می‌شود، نوروز، روز آغاز سال نو است. اما در کشورهای آسیای میانه و قفقاز، تقویم میلادی متداول است و نوروز به عنوان آغاز فصل بهار جشن گرفته می‌شود و روز آغاز سال محسوب نمی‌شود.[۲۰] ایرانیان نوروز را آغازگر رستاخیز طبیعت، گاه رویش و زایش باغ و بوستان می‌دانند و بر این باور هستند که در نوروز، همزمان با طبیعت، باید روزگار نو و جدیدی را با روان و نگرش نو، در تن‌پوش تازه ای آغاز کنند.[۲۱]

واژه نوروز، از فارسی میانه nwklwc (آوانویسی: nōgrōz) است که برگرفته از زبان اوستایی بوده. مورخان، معادل اوستایی آن را 𐬥𐬀𐬎𐬎𐬀𐬐𐬀 𐬭𐬀𐬊𐬗𐬀𐬵 navaka raocah حدس می‌زنند نوگ روچ در دوره‌های بعد به نوروژ و سپس به نوروز تغییر یافته‌است.[۲۲]

امروزه در فارسی این واژه در دو معنی به‌کار می‌رود:[۲۳]

۱) نوروز عام: روز آغاز اعتدال بهاری (برابری شب و روز) و آغاز سال نو
۲) نوروز خاص: روز ششم فروردین با نام «روز خرداد»

ایرانیان باستان از نوروز به عنوان «ناوا سرِدا» به معنی سال نو یاد می‌کردند. مردمان ایرانی آسیای میانه مانند سغدیان و خوارزمیان، نوروز را نوسارد و نوسارجی، به معنای سال نو می‌نامیدند.[۲۴]

در متن‌های گوناگون لاتین، بخش نخست واژه نوروز با املای NoNowNov وNew Naw و بخش دوم آن با املای RuzRooz و Rouz نوشته شده‌است. در برخی از موارد، این دو بخش پشت سر هم و در برخی نیز با فاصله نوشته می‌شوند. در کشورهای مختلف تلفظ نوروز متفاوت است. در شهر لکنو هند که هر ساله نوروز برگزار می‌شود و هفته‌نامه‌ای هم با نام نوروز دارد آن را به صورت Nauroz تلفظ می‌کنند که به تلفظ زبان دری نزدیک است. به باور احسان یارشاطر، بنیان‌گذار دانشنامه ایرانیکا، نگارش این واژه در الفبای لاتین با توجه به قواعد آواشناسی، به شکل Nowruz توصیه می‌شود (که البته وی تلفظ فارسی ایران را مبنا قرار داده‌است). این شکل از املای واژه نوروز، هم‌اکنون در نوشته‌های یونسکو و بسیاری از متون سیاسی به کار می‌رود.[۲۵]

نوروز در فارسی میانه /no:g ro:z/ بوده‌است. در فارسی ایران این واژه به صورت [nou̯ɾu:z] (در گفتار عامیانه، [no:ɾu:z])، در فارسی افغانستان به صورت [næu̯ɾo:z] و در فارسی تاجیکی به صورت [næu̯ɾʉz] یا [næu̯ɾɵz] تلفظ می‌شود (تلفظ‌ها به آی‌پی‌ای هستند).

سفره نوروزی یا ۷سین

باور پذیرفته این است که نوروز و چهارشنبه‌سوری» از جشن‌هایی است که از روزگاران کهن بینِ ایرانیان رواج داشته و در بسیاری از مناطق ایران مستمر و بدون انقطاع ادامه یافته‌است و مانندِ مهرگان»، «سده»، «چراغ برات» شب برات، و «یلدا» ریشه در اساطیر و فرهنگِ بسیار کهن ایرانیان دارد و دارای آداب و رسوم ویژه است. جشنها در ابتدا خیلی ساده بوده‌اند و به مرور چیزهایی بر آن افزوده شده‌است اما پایه و اساس جشنهای ایرانی دو موضوع مهم بوده‌است:

  1. حرکات خورشید که به آن چرخ گردون می گفتندو بطور مشخص چهار جشن ایرانی با آن پیوند دارد، نوروز برابری شب و روز. یلدابزرگترین شب. تموز یا تیرگان بزرگترین روز و مهرگان برابری شب و روز پاییزی.
  2. پایه دوم: روح اجدادی است زیرا مردمان قدیم اعتقاد داشتند که در روزهای ویژه ای روح مردگان (فروهر) به دیدار اقوام می‌آید در جشن‌های ایرانی روح مردگان هم بازمی‌گردند اما جشنهای دیگری نیز با ارواح مردگان پیوند دارند که امروزه در ایران رونق ندارند اما در آیینهای هندویی و بودایی ادامه دارند مانند چراغ برات (روشنایی) که در بودایی ابن (بون) نام دارد.

امروزه جَشن و دَشن و «سور» همگی به معنایِ جشن، شادمانی بکار می‌رود اما در فارسی کهن و زبان پهلوی «سوری» به چم” سرخ بوده واژه سول به معنای خورشید sul از همین خانواده است در زبانِ فارسی گُلِ سوری و سهروردی (وَرد یعنی گل) به معنیِ گُلِ سرخ از همین ریشه است. .[۲۶] .[۲۷]

نقش برجسته‌ای از ازدواج دموزی (ایزدگیاهی در اسطوره سومری) با اینانا (الههٔ باروری). به نظر می‌رسد دو روایت ایرانی (داستان سیاوش) و هندی (اسطوره رام و سیتا) خود با روایت کهنِ بین‌النهرینی دموزی و اینانا مربوط هستند و ارتباط فرهنگی کلّ منطقه را گزارش می‌دهد.[۲۸]

منشأ و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست. برخی از روایت‌های تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسبت می‌دهد. بر طبق این روایت‌ها، رواج نوروز در ایران به سال ۵۳۸ (قبل از میلاد) یعنی زمان حمله کوروش بزرگ به بابل بازمی‌گردد. مردم بابل از دوران‌های بسیار قدیم، روز اول سال را، عموماً در اعتدال بهاری (۲۱ مارس) جشن می‌گرفتند. این زمان اول بهار و آغاز فصل نو است، زمانی که طبیعت از خواب زمستانی بیدار می‌شود، در حقیقت آغاز سال نو بود. از لوحه‌ها چنین بر می‌آید که این جشن تقریباً از ۲۳۴۰ سال، پیش از میلاد، شناخته شده بود.[۲۹] مری بویس معتقد است که ایرانیان از دیرباز، بر اساس آیین میتراییسم، جشنهای بزرگی چون جشنهای بهاره و پاییز مهرگان را بر گزار می‌کردند ولی شکوه جشن بهاره بابلیان، ممکن است موجب رهنمود ایرانیان به برگزاری جشن سال نو در این ایام شده باشد.[۳۰] عید آغاز سال در بین‌النهرین (بابل و آشور) و همچنین در عیلام در اصل بازگشت ایزدِ شهید شونده، دُموزی بود که معتقدان نظر داشتند او هر ساله می‌میرد و بار دیگر به حیات برمی‌گردد. مرگ او مرگ جهان گیاهان و حیات مجدد او حیات مجدد جهان گیاهی بود. سپس در پی عزاداری‌هایی که برای ایزدِ شهید شونده، مظهر برکت، مظهر زندگی و مرگ جهان گیاهی انجام می‌شد، اشک‌های بسیاری ریخته می‌شد که این اشک‌های ریخته شده نماد باران و نوعی جادوی باران‌آوری و آب بود، در پی این عزاداری و اشک ریختن‌ها بود که ایزدِ به شهادت رفته بار دیگر در روز نوروز زنده می‌شد و زندگی از سر می‌گرفت.[۳۱]

فینیقی‌ها در آغاز بهار مراسمی داشتند به نام مراسمِ آدونیس. آدونیس یک روح گیاهی است که مرگ و بازگشت او به زندگی معرف خواب طبیعت در زمستان و احیای آن در بهار است. آدونیس از درختی به دنیا آمد و مردم روغن آن درخت را در جشن مربوط به روز سال که اول اعتدال ربیعی بوده به کار می‌بردند. از مشخصات جشن کاشت بذرهای سبز در ظرف‌های گلدان بود. این رسم هنوز در بین مسیحیان قبرسی معمول است. مردم این ظرف‌های سبز را باغ‌های آدونیس می‌نامیدند. سپس بعد از چند روز سوگواری، این سبزه‌ها را به دریاها یا آب‌های روان می‌انداختند. غرض اصلی از این تشریفات تحریک باروری زمین و رشد نباتات بوده‌است و مقصود از به آب انداختن سبزی‌ها تأمین باران بوده‌است.[۳۲][۳۳][۳۴] همچنین در برخی از روایت‌ها، از زرتشت به‌عنوان بنیان‌گذار نوروز نام برده شده‌است.[۳۵]

سنگ‌نگارهای در تخت جمشید که نمادی از نوروز زرتشتیان را نشان می‌دهد. در اعتدال بهاری در روز نخست نوروز، نیرو و توان شیر و گاو در حال نبرد برابر است. شیر نماد خورشید و گاو نماد زمین است.

در برخی از متن‌های کهن ایران از جمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متن‌ها، کیومرث به عنوان پایه‌گذار نوروز معرفی شده‌است.[۳۶] پدیدآوری نوروز در شاهنامه، بدین گونه روایت شده‌است که: جم(یما) در حال گذشتن از آذربایجان، بر روی تخت جمشیدی ارگ جمشید در آنجا فرود آمد و با تاجی زرین بر روی تخت نشست با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نو و جم را جمشید نامیدند.[۲۴] مهم‌ترین چهره‌های اسطوره‌ای مانند جمشید، سیاوش و کیخسرو پیوندی نزدیک با نوروز دارند. نوروز روز پیروزی بزرگ جمشید بر دیوان است که نماد پلیدی‌هایی چون سرما، تاریکی، جهالت و خشونت بودند. عروج جمشید و عروج کیخسرو در این روز اتفاق افتاد که تفاسیر گوناگونی را به همراه دارد. در این روز جمشید جهان غیب را در جام جهان‌نما مشاهده کرد. همان جامی که در آن کیخسرو جای بیژن را مشاهده کرد و رستم را به دنبال او فرستاد. اما حکایت دگردیسی و بازآفرینی سیاوش، حکایتی ویژه است که با روایت‌هایی مانند آدونیس، پرسفون، ازیریس یا تمرز قابل مقایسه است.

در سنگ‌نوشته‌های به‌جا مانده از دوران هخامنشیان، به‌طور مستقیم اشاره‌ای به برگزاری نوروز نشده‌است.[۳۷] اما بررسی‌ها بر روی این سنگ‌نوشته‌ها نشان می‌دهد که هخامنشیان با جشن‌های نوروز آشنا بودند.[۳۸]

برخی گمان دارند که کوروش بزرگ، نوروز را در سال ۵۳۸ (قبل از میلاد)، جشن ملی اعلام کرد[۳۹] و در این روز برنامه‌هایی برای ترفیع سربازان، پاکسازی مکان‌های همگانی و خانه‌های شخصی و بخشش محکومان اجرا می‌نمود.[۴۰] به این گمان، این آیین‌ها در زمان دیگر پادشاهان هخامنشی نیز برگزار می‌شد. گفته می‌شود که در زمان داریوش یکم، مراسم نوروز در تخت جمشید برگزار می‌شد و جشن نوروز را با شکوه برپا می‌کردند.[۴۱][۴۲] داریوش اول هخامنشی سکه‌ای از جنس طلا ضرب نمود که در یک سوی آن سربازی در حال تیراندازی نشان داده شده‌است و گمان می‌رود که به مناسبت نوروز سال ۴۱۶ (قبل از میلاد) بوده باشد.[۳۶]

برخی از پژوهشگران (هرتسفلد، کرفتر، اردمن، گیرشمن و پرادا) مدعی هستند که تخت جمشید برای انجام مراسم نوروز ساخته شده‌است؛ در حالی دیگر پژوهشگران (نیلاندر، کامایر، موسوی) هرگونه مدرکی برای جشن گرفتن نوروز در دوره هخامنشی را انکار می‌کنند.[۴۳]

در دوران هخامنشی، جشن نوروز در بازهٔ زمانی میان ۲۱ اسفند تا ۱۹ اردیبهشت برگزار می‌شد.[۴۲]

تخت بران در کتاب ژ شاردن (آمستردام ۱۷۳۵)

در زمان اشکانیان و ساسانیان نیز نوروز گرامی داشته می‌شد. در این دوران، جشن‌های متعددی در طول یک سال برگزار می‌شد که مهم‌ترین آن‌ها نوروز و مهرگان بود. برگزاری جشن نوروز در دوران ساسانیان، چند روز (دست کم شش روز) طول می‌کشید و به دو دوره نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم می‌شد. نوروز کوچک یا نوروز عامه به مدت پنج روز، از یکم تا پنجم فروردین گرامی داشته می‌شد و روز ششم فروردین (خرداد روز)، جشن نوروز بزرگ یا نوروز خاصه برپا می‌شد.[۴۴] در هر یک از روزهای نوروز عامه، طبقه‌ای از طبقات مردم (دهقانان، روحانیان، سپاهیان، پیشه‌وران و اشراف) به دیدار شاه می‌آمدند و شاه به سخنان آن‌ها گوش می‌داد و برای حل مشکلات آن‌ها دستور صادر می‌کرد. در روز ششم، شاه حق طبقات گوناگون مردم را ادا کرده بود و در این روز، تنها نزدیکان شاه به حضور وی می‌آمدند.[۴۵]

شواهدی وجود دارد که در دوران ساسانی سال‌های کبیسه رعایت نمی‌شده‌است. روز برگزاری مراسم نوروز در هر دوره ۴ ساله، یک روز از موعد اصلی خود (آغاز برج حمل) عقب می‌ماند و در نتیجه زمان نوروز در این دوران همواره ثابت نبود و در فصل‌های گوناگون سال جاری بود.[۴۶]

اردشیر بابکان، بنیان‌گذار سلسله ساسانیان، در سال ۲۳۰ میلادی از دولت روم که از وی شکست خورده بود، خواست که نوروز را در این کشور به رسمیت بشناسند. این درخواست مورد پذیرش سنای روم قرار گرفت و نوروز در قلمرو روم به Lupercal معروف شد.[۳۶]

در دوران ساسانیان، ۲۵ روز پیش از آغاز بهار، در دوازده ستون که از خشت خام برپا می‌کردند، انواع حبوبات و غلات (برنج، گندم، جو، نخود، ارزن، و لوبیا) را می‌کاشتند و تا روز شانزدهم فروردین آن‌ها را پابرجا نگه می‌داشتند. هر کدام از این گیاهان که بارورتر شود، در آن سال محصول بهتری خواهد داد. در این دوران، همچنین متداول بود که در بامداد نوروز، مردم به یکدیگر آب بپاشند.[۴۵] از زمان هرمز اول مرسوم شد که مردم در شب نوروز آتش روشن نمایند.[۴۵] همچنین از زمان هرمز دوم، رسم دادن سکه در نوروز به‌عنوان عیدی متداول شد.[۳۶]

در میان همهٔ جشن‌هایی که پس از اسلام در ایران به دلیل بی‌توجهی فرمانروایان و مخالفت اسلام‌گرایان به فراموشی سپرده شدند، نوروز توانست جایگاه خود را به عنوان جشنی ملی در ایران حفظ کند. دلیل پایدار ماندن نوروز در فرهنگ ایرانی را می‌توان پیوند عمیق آن با آیین‌های ایرانی، تاریخ این کشور، و حافظه فرهنگی ایرانیان دانست.[۴۷]

گفته می‌شود که عرب‌های فاتح ایران، پایتخت شاهنشاهی ساسانی را در روز نوروز تسخیر کردند. پس از آن، آن‌ها مالیات سنگینی بر برگزاری دو جشن نوروز و مهرگان وضع کردند. خلفای دو پادشاهی امویه و عباسی نیز این رویه را ادامه دادند، اگرچه بعدها خود آنها، در جشن نوروز شرکت کردند و آن را گرامی داشتند.[۴۸] از برگزاری آیین‌های نوروز در زمان امویان نشانه‌ای در دست نیست. در دوره عباسیان، به گفتهٔ تاریخ طبری، معتضد، مردم بغداد را از برافروختن آتش در روز نوروز و پاشیدن آب بر روی عابران بر حذر داشت ولی پس از نگرانی از احتمال آشوب مردم، فرمان خود را پس گرفت. خلیفه‌های فاطمی نیز چندین‌بار برافروختن آتش و آب‌پاشی در نوروز را ممنوع اعلام کردند. از نوشته‌های باقی‌مانده از سدهٔ چهارم هجری در بغداد، می‌توان پی برد که مردم در روزهای نوروز، لباس نو بر تن می‌کرده‌اند، به هم سیب هدیه می‌دادند، غذاهای ویژه می‌پختند و زنان نیز عطرهای ویژهٔ نوروزی خریداری می‌کردند. مسلمانان در این هنگام در کنار نامسلمانان شیره می‌نوشیدند و بر یکدیگر آب می‌پاشیدند.[۴۹]

عباسیان گاهی برای پذیرش هدایای مردمی، از نوروز استقبال می‌کرده‌اند. با روی کار آمدن سلسله‌های طاهریان، سامانیان و آل بویه، جشن نوروز با گستردگی بیشتری برگزار شد. در این دوره‌ها، با فرارسیدن نوروز، شاعران دربار در ستایش آن شعر می‌سرودند و به شاه، فرارسیدن نوروز را شادباش می‌گفتند. بیهقی از شکوه مراسم نوروز در دربار غزنویان نوشته‌است و تعدادی از زیباترین آثار شعری از شاعران درباری‌ای چون فرخی، منوچهری، و سعد سلمان در ستایش نوروز سروده شده‌اند.[۵۰]

نگاهی به تاریخ هند نشان می‌دهد که نوروز ریشه طولانی در فرهنگ این منطقه دارد، اما تنها از آغاز سلطنت حاکمان اسلامی در هند (زمان حکومت مغول‌ها) بر این سرزمین، نوروز شکوه جشنی ملی را داشته‌است. ابوالفتح جلال الدین محمد اکبر(۱۶۰۵–۱۵۴۲م) نقش مهمی در اشاعه فرهنگ ایرانی در سرزمین هند داشت. او در سال ۹۹۲ هجری (۱۵۸۴م)، تقویم اسلامی را منسوخ و تقویم خورشیدی ایرانیان را به جای آن رواج داد. اکبر بزرگ که زندگی‌نامه رسمی خود را به فارسی نوشته‌است، چنین توصیف می‌کند که با زنده کردن جشن‌های کهن که به مدت هزار سال از شیوع افتاده بود، شادی به خاطره‌های مکدر و غمگین بازگردانده شد. او در یادداشت‌های خود، دلیل این اقدام را ابتقای مرضیات الهی خوانده‌است. جشن‌های نوروز در سلطنت ۱۸ ساله جهانگیر، پسر اکبر شاه (۱۶۲۷–۱۶۰۵م) که بر هند و پاکستان حکومت می‌کرد، هر سال از ابتدای فروردین تا هجدهم جشن نوروز برپا می‌شد و روز نوزدهم با برگزاری «جشن شرف» پایان می‌یافت. بر اساس اسناد تاریخی موجود، نورجهان، ملکه ایرانی این دربار از منجمین می‌خواسته که رنگ مربوط به سال را به او بگویند تا دیوارها، پرده‌ها، فرش‌ها، لباس کنیزها و … را به همان رنگ تغییر دهد. در دربار پسر جهانگیر، یعنی شاه جهان، (۱۶۵۸–۱۶۲۸) که سازنده تاج محل است هم برگزاری نوروز ادامه یافت، اما نوروز در زمان محی الدین اورنگ زیب (جانشین شاه جهان)، که مسلمانی متعصب و مقتصد بود، متوقف شد.[۵۱]

در دوران سلجوقیان، به دستور جلال‌الدین ملک‌شاه سلجوقی، تعدادی از ستاره شناسان ایرانی از جمله خیام برای بهسازی گاهشمار ایرانی گرد هم آمدند. این گروه، نوروز را در یکم بهار (ورود آفتاب به برج حمل) قرار دادند و جایگاه آن را ثابت نمودند. بر اساس این گاهشماری که به تقویم جلالی معروف شد، برای ثابت ماندن نوروز در آغاز بهار، مقرر شد که حدوداً هر چهار سال یک‌بار (گاهی هر پنج سال یک بار)، تعداد روزهای سال را به‌جای ۳۶۵ روز، ۳۶۶ روز در نظر بگیرند. این گاهشمار از سال ۳۹۲ هجری آغاز شد.[۴۶]

نوروز در دوران صفویان نیز برگزار می‌شد. در سال ۱۵۹۷ میلادی، شاه عباس صفوی، مراسم نوروز را در عمارت نقش جهان اصفهان برگزار نمود و این شهر را پایتخت همیشگی ایران اعلام نمود.[۳۶]

در اسلام و به ویژهٔ آیین تشیع، به نوروز به عنوان روزی خجسته نگاه شده‌است و بر گرامی داشتن آن تأکید شده‌است.[۵۲] از دیدگاه شیعه، نوروز روز ظهور امام زمان است.[۵۳]

جشن نوروزی شاه طهماسب به افتخار همایون شاه هند

نوروزنامه، تألیف: ملا محمدجعفر سبزواری به درخواست شاه سلطان حسین صفوی، تاریخ کتابت: ۱۱۹۵ ه‍.ش (۱۲۳۲ ه‍.ق)

نوروز به‌طور مستمر در همه دوران تاریخی ایران کم و بیش برگزار می‌شده‌است اما در دوره بعد از اسلام در دوران صفویه به‌خصوص در دوران میانی صفویه این جشن نماد و سمبل ملی تر و درباری تری یافت. بعدها با نفوذ فقهای شیعی به دربار از اهمیت نمادهای ملی کاسته شد و فقاهت بر سمبل‌ها و نمادها چیره شد.

دربار قاجار در آستانه عید نوروز تدارک ویژه ای برای برگزاری هرچه باشکوه تر مراسم عید نوروز می‌دید. مراسم اصلی «سلام نوروزی» بود که در سه بخش برگزار می‌شد. سلام عام تحویل، سلام عام تخت مرمر و سلام خاص سر در. یک روز پیش از عید از طرف رئیس تشریفات دربار علی‌خان ظهیرالدوله داماد شاه برای طبقات مختلف دعوتنامه فرستاده می‌شد و مدعوین بایستی یک ساعت قبل از تحویل حضور به هم رسانند. سلام عام نوروز در تخت مرمر واقع در کاخ گلستان اجرا می‌شد.

در کتاب سفرنامه پولاک در ایران دربارهٔ مراسم نوروز در دربار آمده‌است که نوروز در زیر آسمان شاد و زیبای ایران جشنی است برای شادی و شادکامی. نویسنده این کتاب در تشریح آئین‌های نوروزی به جشن «سلام نوروزی» در دربار می‌پردازد و می‌نویسد: بیست دقیقه پیش از تحویل سال شاه وارد می‌شود هنگام ورود به تالار یک خواجه و چند پیشخدمت به دنبال شاه هستند. او به طرف شاه نشینی که مخصوص او تهیه شده می‌رود. چهارزانو روی فرش ابریشمین می‌نشیند و راحت و آسوده به پشتی تکیه می‌دهد در هنگامی که تنها چند دقیقه به حلول سال نو باقی است، نظام العلما با محلول طلا بر کاسه‌ای چینی رقم سال نو و زیر آن آرزوی برکت را می‌نویسد، اکنون دیگر منجمین علامت می‌دهند و توپ شلیک می‌شود و منجم‌باشی رسماً به اطلاع شاه می‌رساند که سال نو آغاز شده‌است، بلافاصله روحانیون حاضر و صاحب‌منصبان بانگ مبارک باد برمی‌دارند. از طرف مستوفی‌الممالک کیسه‌های متعدد از سکه‌های جدید الضرب طلا و نقره تقدیم شاه می‌شود. شاه محتوی آن‌ها را روی یک سینی بزرگ نقره می‌ریزد آن‌ها را با هم مخلوط می‌کند و به هر یک از حاضران چندتایی از آن‌ها می‌دهد زیرا گرفتن سکه نو به هنگام تحویل سال میمنت دارد.[۵۴]

سلام اول فروردین ۱۲۷۱ خورشیدی. ناصرالدین شاه بر تخت مرمر جلوس کرده

رقص دختربچه‌ای با لباس محلی در مراسمی خیابانی به مناسبت فرارسیدن نوروز در شهر واشینگتن، دی.سی.

تا قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تنها کشور جهان که نوروز را به عنوان جشن ملی در تقویم خود داشته‌است کشور ایران بود و البته افغانستان نیز به صورت متناوب این جشن را داشته‌است. اما با استقلال کشورهای آسیای میانه، ابتدا جمهوری قرقیزستان و آذربایجان و سپس سایر کشورها نوروز را جشن ملی خود اعلام کردند. نوروز به عنوان یک میراث فرهنگی و جشن ملی در دوران معاصر همواره مورد توجه مردم ایران قرار داشته و هر ساله برگزار می‌شود. البته برگزاری جشن نوروز به صورت آشکار در برخی از کشورها توسط برخی حکومت‌ها برای مدت زمانی ممنوع بوده‌است. حکومت شوروی برگزاری جشن نوروز را در برخی از کشورهای آسیای میانه مانند ترکمنستان، قرقیزستان و تاجیکستان ممنوع کرده بود و این ممنوعیت تا زمان میخائیل گورباچف ادامه داشت. با این وجود، مردم این مناطق نوروز را به‌گونهٔ پنهانی یا در روستاها جشن می‌گرفته‌اند.[۵۶][۵۷] همچنین برخی از مردم این مناطق برای جلب موافقت مقامات محلی، نام دیگری بر روی نوروز می‌گذاشتند؛ به‌طور مثال در تاجیکستان، مردم با اطلاق «جشن لاله» یا جشن ۸ مارس سعی می‌کردند که آیین‌های نوروز را بدون مخالفت مقامات دولتی به جای آورند.[۲۴] همچنین در افغانستان، در دوران حکومت طالبان، برگزاری جشن نوروز ممنوع بود و این حکومت تنها تقویم هجری قمری را به رسمیت می‌شناخت.[۵۸] تا پیش از سال ۲۰۰۰ میلادی، نوروز در ترکیه (که توسط کردها برگزار می‌شود) ممنوع و غیرقانونی بود؛ در اغلب مواقع نوروز با بازداشت کردها توسط نیروهای امنیتی ترکیه‌ای همراه بود. در سال ۱۹۹۲ (میلادی)، دست کم ۷۰ کرد در درگیری با نیروهای امنیتی ترکیه کشته شدند. اگرچه امروزه دولت ترکیه نوروز را به عنوان جشن بهار ترکی (به ترکی استانبولیNevruz) جشن می‌گیرد، اما همچنان نوروز به مثابهٔ نمادی نیرومند از هویت کردهای ترکیه است.[۵۹] در سال‌های اخیر نوروز، به معنای واقعی کلمه، جهانگیر شده‌است. مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۱۰ با تصویب قطعنامه‌ای ۲۱ مارس برابر با اول فروردین را روز جهانی نوروز اعلام کرد.[۶۰]

مدال طلای محمدرضا پهلوی و ثریا بمناسبت جشن نوروز

سکه یک تومانی رضا شاه پهلوی به مناسبت نوروز نخستین سکه رسمی است که در ایران برای بزرگداشت نوروز ضرب شده.

اولین فستیوال نوروز در دهلی نو ۱۳۹۴

بنا به پیشنهاد جمهوری آذربایجان،[۶۱] مجمع عمومی سازمان ملل روز نوروز، با ریشهٔ ایرانی را در تقویم خود جای داد.

در متن به تصویب رسیده ۴ اسفند ۱۳۸۸ (۲۳ فوریه ۲۰۱۰) توسط مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز، ۲۱ ماه مارس جشنی با ریشه ایرانی که قدمتی بیش از ۳ هزار سال دارد و امروزه بیش از ۳۰۰میلیون نفر آن را جشن می‌گیرند توصیف شده‌است.[۶۲]

پیش از آن در تاریخ ۸ مهر ۱۳۸۸ خورشیدی، نوروز به پیشنهاد ازبکستان[۶۳] توسط سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد، به عنوان میراث معنوی، به ثبت جهانی رسیده‌بود.[۶۴] در ۷ فروردین ۱۳۸۹ نخستین دورهٔ جشن جهانی نوروز در تهران برگزار شد و این شهر به عنوان «دبیرخانهٔ نوروز» شناخته شد.

مجمع عمومی سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامه‌ای روز ۲۱ مارس برابر با ۱ فروردین را در چارچوب ماده ۴۹ و تحت عنوان فرهنگ صلح به عنوان «روز جهانی نوروز» به تصویب رسانده و در تقویم خود جای داد، طی این اقدام که برای نخستین‌بار در تاریخ این سازمان صورت گرفت، نوروز ایرانی به‌عنوان یک مناسبت بین‌المللی به رسمیت شناخته شد.[۶۵][۶۶]

نخستین بار، نوروز ۱۳۹۱ را در صحن عمومی سازمان ملل و یونسکو به میزبانی ایران جشن گرفتند. بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل نیز پیامی بدین مناسبت صادر کرد.[۶۷][۶۸][۶۹][۷۰]

منطقه‌ای که در آن جشن نوروز برگزار می‌شد، امروزه شامل چند کشور می‌شود و همچنان در این کشورها جشن گرفته می‌شود. برخی آیین‌های نوروز در این کشورها با هم متفاوتند. برای نمونه در افغانستان سفره هفت‌میوه می‌چینند؛ اما در ایران سفره هفت سین می‌اندازند. شباهت و نزدیکی آیین‌های نوروز در جمهوری آذربایجان به آیین‌های نورز ایران بیش از دیگر کشورهاست.[۷۱]

جغرافیای نوروز با نام نوروز یا مشابه آن، سراسر خاورمیانه، بالکان، قزاقستان، تاتارستان، در آسیای میانه چین غربی (ترکستان چین)، سودان، زنگبار، در آسیای کوچک سراسر قفقاز تا آستراخان و نیز آمریکای شمالی، هندوستان، پاکستان، بنگلادش، بوتان، نپال و تبت را شامل می‌شود.[۷۲]

کردها نیز این جشن را در فاصلهٔ میان ۱۸ تا ۲۱ مارس جشن می‌گیرند. بنظر کردها قیام کاوه آهنگر و پیروزی او بر ضحاک را جشن نوروز نامیده‌اند. در هنگام نوروز، کردها با گردهمایی در بیرونِ شهرها، به استقبال بهار می‌روند. در این گردهمایی‌های نوروزی، زنان کرد لباس‌های رنگین پوشیده و شال‌های پرزرق و برق بر سر می‌نهند؛ مردان جوان کرد نیز پرچم‌های سبز و زرد و سرخ را برافراشته و با رقص و پایکوبی گرد آتش، نوروز را پاس داشته و زنده نگاه می‌دارند.[۵۹] همچنین نوروز در میان اعراب جنوب عراق رایج است و در روز نوروز آن‌ها به سبزه زارها و مناطق سر سبز می‌روند. به‌خصوص دیدار از ایوان مداین در این روز از جمله برنامه‌های اعراب جنوب و شرق عراق است.[۵] در تاریخ ۳۰ مارس ۲۰۰۹ (۱۰ فروردین ۱۳۸۸)، پارلمان فدرال کانادا، اولین روز بهار هر سال را به عنوان نوروز (Nowruz Day)، عید ملی ایرانیان و بسیاری اقوام دیگر نامگذاری کرد.[۷۳][۷۴]

در تاریخ ۲۴ فوریه ۲۰۱۰، سازمان ملل متحد با تصویب یک قطعنامه در مقر سازمان ملل متحد، عید نوروز را به عنوان روز بین‌المللی نوروز و فرهنگ صلح در جهان به رسمیت شناخت.[۷۵]

ایرانیان بیرون از ایران به ویژه در اروپا و آمریکا و کانادا چند دهه است که جشن‌های نوروزی از جمله چهارشنبه‌سوری را به صورت گروهی برگزار می‌کنند.[۷۶][۷۷]

از دوره بوش رؤسای جمهور آمریکا هر سال پیام نوروزی برای ایرانیان می‌فرستند. در روز چهارشنبه سوری ۱۳۹۳ برای اولین بار میشل اوباما در مراسم سفره نوروزی کاخ سفید سخنرانی کرد.[۷۸][۷۹] و باراک اوباما در پیام خود گفت:

«با درود، نوروزتان مبارک و پیروز.
هفته پیش همسر من میشل کمک کرد تا در اینجا نوروز را جشن بگیریم.
این جشن بزرگداشتی بود برای فرهنگهای گوناگون، غذا، موسیقی و دوستی جوامع مهاجری که هر روزه خدمات فوق‌العاده‌ای در ایالات متحده ارائه می‌کنند در حالی که دور سفره هفت سین جمع می‌شوید، از تهران تا شیراز تا تبریز، از سواحل دریای کاسپین تا کرانه‌های خلیج فارس، برای برکت‌هایی که دارید شکرگزارید و به آینده می‌نگرید..»[۸۰][۸۱][۸۲][۸۳][۸۴]

  • از چند سال اخیر رسم شده که رهبران بسیاری از کشورهای دنیا که در جغرافیای نوروز قرار ندارند نیز، نوروز را به ایرانیان یا کشورهای عضو نوروز تبریک می‌گویند.

در ۷ فروردین ۱۳۸۹ نخستین دورهٔ جشن جهانی نوروز در تهران برگزار شد و این شهر به عنوان «دبیرخانهٔ نوروز» شناخته شد. در این جشن، سران کشورهایی که نوروز را جشن می‌گیرند گردهم می‌آیند و این آیین باستانی را گرامی می‌دارند. هر ساله یکی از این کشورها، میزبان جشن جهانی نوروز است.[۸۵]

امروزه در ۷ کشور روز نوروز تعطیل رسمی است و در زاپن که در خارج از جغرافیای نوروز است نیز این روز تعطیل است و روز آغاز بهار نام دارد. ایران تنها کشوری است که از قدیم تا کنون بطور پیوسته مراسم نوروزی داشته و اولین کشوری است که سال نو در آن بابخشنامه دولت و مجلس رسماً تعطیل می باشداز سال ۱۳۴۷ در ایران ۴ روز نخست فروردین که مصادف با شروع نوروز است، تعطیل رسمی می‌باشد. این تعطیلات برای مدارس تا پایان روز سیزده نوروز ادامه دارد. .[۸۶]

  • بخشنامه ۱۳۴۷ خورشیدی:

در بخشنامه ۱۰۱۶ مورخ اول آبان ۱۳۴۷ به کلیه وزارتخانه‌ها و موسسات و بنگاه‌ها و شرکت‌های دولتی و وابسته به دولت و بر طبق تصمیم جلسه مورخ ۱۶ اسفند ۱۳۴۶ هیئت وزیران، در فهرست تعطیلات رسمی در ایران؛ روز اول و دوم فروردین تعطیلات رسمی اعلام شده بود.[۸۷]

تعطیلات نوروز اصلی‌ترین و طولانی‌ترین تعطیلات در جمهوری آذربایجان است در این کشور تعطیلات نوروز ۷ روز است و از ۲۰ مارس (۲۹ اسفند) تا ۲۶ مارس (۶ فروردین) ادامه دارد.[۸۸]

  • انگلبرت کمپفر که در دوره شاه سلیمان صفوی به ایران سفر کرده، در بخشی از سفرنامه خود دربارهٔ نوروز می‌نویسد: «نوروز از آداب و رسوم ایرانیان قدیم به جا مانده‌است و هنوز هم بزرگ‌ترین و درخشان‌ترین جشن ایرانیان به‌شمار می‌رود. همه در این روز لباس نو می‌پوشند. دوستان و آشنایان به دیدن یکدیگر می‌روند، مهمانی‌ها برپا می‌شود و به تفریح می‌پردازند.

نوروز در زمان شاه عباسی در نقاشی

  • خانم کارلا سرنا، علت برگزار نشدن عید و سلام نوروزی را چنین بیان کرده :”

شاه در این مورد نیز خواسته یا ناخواسته نظر «منجم باشی» را خواسته بود و او به علت نزدیکی ستاره‌ها (قران کواکب) یا قمر در عقرب بودن روز دوم نوروز را برای برگزاری مراسم سلام مناسب تشخیص داده بود.

  • جملی کرری می‌نویسد:”در نوروز بزرگان برای عرض تبریک به حضور شاه می‌رسند و نسبت به وسع و امکان خود سکه‌های زرین و هدایایی تقدیم می‌کنند. خان‌هایی که به علت دوری راه نتوانند به حضور شاه برسند، به وسیله چند تن از غلامان و کنیزان خود، که لباس فاخر بر تن می‌کنند، هدیه نوروزی خود را به پیشگاه شاه می‌فرستند. ایرانیان در این روز لباس نو می‌پوشند؛ زیرا معتقدند کسی که سال نو را با لباس کهنه آغاز کند، از خوشی‌های تازه سال جدید بی‌بهره خواهد ماند. از دیگر مراسم عید نوروز، یکی هم آماده کردن انواع غذاهای لذیذ در خانه‌ها و پذیرایی گرم از دوستان و آشنایان است.»

https://fa.wikipedia.org/wiki

 

جدول پیشرفت قیمت:

از زمان چاپ کاتالوگ و راهنمای تمبرهای ایران (سال 1340) تاکنون، نمودار پیشرفت قیمت این سری تمبر به شرح زیر بوده است.

سال قیمت سال قیمت
1340
1342
1343

گالری مهرروز

مهرروزهای منتشره برای این سری تمبر بشکل زیر بوده است:

دیدگاهتان را بنویسید